25 اصطلاح و عبارت کاربردی انگلیسی برای مکالمات روزمره

یادگیری یک زبان جدید، سطوح مختلفی از تسلط را در بر دارد. شاید شنیده باشید که مردم در مورد تفاوت میان “انگلیسی کتاب درسی” و “انگلیسی محاوره‌ای” صحبت می‌کنند. هر دوی این‌ها معتبر هستند؛ اگر یکی را بر دیگری ترجیح دهید، قطعا منظور شما فهمیده خواهد شد. اما من معتقدم بهترین راه برای رسیدن به تسلط واقعی، یادگیری هر دو است!

انگلیسی کتاب درسی همان چیزی است که در مدرسه یا کلاس درس آموزش داده می‌شود: گرامر صحیح و جملات واضح برای بیان منظور شما. اما با یادگیری زبان “محاوره‌ای” بیشتر، یا همان انگلیسی‌ای که آمریکایی‌ها روزانه در خیابان و با دوستانشان استفاده می‌کنند، متوجه خواهید شد که تماشای تلویزیون آمریکایی و صحبت با دوستان و همکاران آمریکایی به شیوه‌ای طبیعی‌تر، بسیار آسان‌تر می‌شود.

راه‌های زیادی برای تسلط بر “انگلیسی محاوره‌ای” وجود دارد. امروز، ما در مورد یکی از مهم‌ترین جنبه‌های هر زبانی صحبت خواهیم کرد: اصطلاحات! یک اصطلاح، که به آن “عبارت ترکیبی” هم گفته می‌شود، جمله‌ای است که یک مفهوم را بیان می‌کند اما همه موافقند که معنای دیگری دارد. هر زبانی اصطلاحات خود را دارد، اما ما در زبان انگلیسی تقریباً در هر تعاملی از آن‌ها استفاده می‌کنیم! اگر یک برنامه آمریکایی تماشا کرده و شنیده باشید که کسی می‌گوید “feeling blue” یا “under the weather” است، شنیده‌اید که آن شخصیت از یک اصطلاح برای توصیف احساس ناخوشایند خود استفاده کرده است!

ما 25 اصطلاح رایج را به شما معرفی می‌کنیم که احتمالاً در هر تعامل انگلیسی‌زبان، خواهید شنید!

Feeling blue (احساس ناراحتی)

اگر کسی به شما بگوید “feeling blue” است، به این معنی است که او ناراحت یا از چیزی ناراحت است. منشأ این عبارت مشخص نیست، و نظریه‌هایی از یونان باستان و زمانی مطرح شده که زئوس از ناراحتی ابرهای باران‌زا را آبی می‌کرد، تا افسانه‌های قرن هجدهم دریانوردی که در آن پرچم آبی در صورت مرگ کاپیتان در کشتی به اهتزاز در می‌آمد، گوناگون است. هرچند منشا آن مشخص نیست، اما عبارتی است که هر انگلیسی‌زبانی آن را می‌شناسد و استفاده می‌کند!

Under the weather (کسالت داشتن)

“Under the weather” نیز به معنی خوب نبودن است، اما بیشتر زمانی استفاده می‌شود که فرد احساس بیماری یا مریض بودن دارد، تا ناراحتی. اگر در حال سرماخوردگی هستید یا تب دارید، می‌توانید به کسی بگویید که “under the weather” هستید. اما توجه داشته باشید که ما از این عبارت برای توصیف زمانی که کسی واقعاً مریض یا در آستانه مرگ است استفاده نمی‌کنیم. منشأ این اصطلاح نیز ممکن است از دریا نشأت گرفته باشد! هنگامی که ملوانان برای فرار از آب و هوا به زیر عرشه می‌رفتند چون احساس ناخوشایندی داشتند.

Come rain or shine (تحت هر شرایطی)

اگر کسی قول دهد کاری را “come rain or shine” انجام می‌دهد، می‌توانید مطمئن باشید که تمام تلاش خود را برای اطمینان از انجام آن خواهد کرد! این اصطلاح به این معنی است که آن چیز، فارغ از شرایط، رخ خواهد داد. این اصطلاح از مفهوم آب و هوا گرفته شده است! به عنوان مثال، بازی فوتبال آمریکایی طبق برنامه برگزار می‌شود، چه آفتاب بتابد و چه باران ببارد.

Hit the sack / Hit the hay (به رخت خواب رفتن)

این اصطلاحات هر دو به معنی رفتن به رختخواب یا خوابیدن هستند. ریشه این اصطلاحات به روزهایی برمی‌گردد که مردم از کیسه‌های پر از کاه به عنوان تشک استفاده می‌کردند! قبل از وجود وسایل خواب مدرن، مردم به معنای واقعی کلمه “hit the hay” یا “hit the sack” می‌کردند تا فضای خواب خود را آماده کنند، کاه را پف می‌دادند تا راحت‌تر شود. با گذشت زمان، این عبارات به اصطلاحات رایجی برای رفتن به رختخواب تبدیل شدند.

A dime a dozen (کم‌ارزش/ فراوان)

اگر کسی چیزی به شما پیشنهاد دهد و بگوید “a dime a dozen” است، به این معنی است که آن چیز خاصی نیست یا از آن زیاد وجود دارد. ریشه این اصطلاح به قرن 19 برمی‌گردد، زمانی که یک دوجین (12 عدد) تخم مرغ را با یک دایم (10 سنت) می‌فروختند. با گذشت زمان به اصطلاحی که امروزه از آن استفاده می‌کنیم تبدیل شد، به این معنی که چیزی معمولی یا متداول است.

آموزش مرتبط  مترادف کلمه good

Six of one, half dozen of the other (فرقی ندارد/ یکسان)

این یکی از اصطلاحات مورد علاقه من است و به این معنی است که دو چیز با هم برابری می‌کنند! یک دوجین راه دیگری برای گفتن 12 است، بنابراین نصف یک دوجین 6 است. مردم معمولاً از آن هنگام تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند؛ اگر هیچ ترجیحی ندارید، یا چیزهایی که بین آنها تصمیم می‌گیرید به هم شبیه‌اند، می‌توانید بگویید: “برام فرقی نداره؛ ‘six of one, half a dozen of the other’ (“از آب که بگذری، چه دریا و چه خندق”).”

Cut them some slack (به کسی سخت نگرفتن/ به او فرصت دادن)

تعداد شگفت‌انگیزی از اصطلاحات انگلیسی از دنیای دریایی (یا دریا) آمده است! “Slack” به معنای طناب اضافی یا شل در اصطلاحات دریایی است. و “cut slack” به معنای دادن طناب بیشتر برای اجازه حرکت بیشتر است. بنابراین وقتی از آن به عنوان یک اصطلاح استفاده می‌کنیم، به معنای آسان‌گیری نسبت به کسی یا کمتر انتقاد کردن و دادن فضا به او برای انجام کار خودش است.

Break the ice (شروع مکالمه)

این اصطلاح برای یادگیری زبان انگلیسی و ملاقات با افراد جدید عالی است. “Break the ice” به سادگی به معنای شروع یک مکالمه است! در مورد منشأ آن چند نظریه وجود دارد، اما محتمل‌ترین آن از قرن 18 می‌آید، زمانی که کشتی‌ها به وسایل مخصوص یخ‌شکن مجهز شدند تا برای اولین بار مناطق قطبی را کشف کنند! بنابراین به جای کاوش قطب شمال، می‌توانید از “break the ice” برای شروع یک گفت‌وگو با شخص جدید استفاده کنید!

Hold your horses (آرام باش/ عجله نکن)

این اصطلاح از دوران کالسکه اسبی می‌آید و به متوقف کردن اسب‌ها با نگه داشتن افسار اشاره دارد. این روزها، ما از آن برای گفتن به مردم برای آرام کردن یا کاهش سرعت استفاده می‌کنیم. این اصطلاح، اغلب خطاب به کودکان پرشور و شوق به کار می‌رود.

Cold feet (دست و پای خود را گم کردن/ ترسیدن)

این یکی از مواردی است که زیاد خواهید شنید، و به این معنی است که کسی مضطرب است. منشأ آن احتمالاً از میدان‌های جنگ و سربازانی است که نمی‌توانستند به نبرد حمله کنند زیرا پاهایشان در چکمه‌هایشان سرد می‌شد. این اصطلاح زیاد برای افرادی استفاده می‌شود که قبل از یک رویداد بزرگ، مانند عروسی یا یک سخنرانی، نگران می‌شوند.

Think outside the box (خلاقانه فکر کردن)

این اصطلاح در محیط‌های کاری و تحصیلی زیاد استفاده می‌شود. به این معنی است که برای یافتن راه حلی برای یک مشکل، خلاقانه فکر کنید، و از یک پازل معروف از اوایل قرن بیستم نشأت می‌گیرد. بدون خراب کردن پازل، می‌توانم بگویم که برای حل آن باید خطوطی خارج از “باکس” ادراکی ایجاد شده توسط نه نقطه ایجاد کنید! بنابراین، معنای اصطلاح این است که متفاوت از آنچه انتظار دارید فکر کنید.

Cutting corners (کم‌کاری کردن/ سرسری گرفتن کارها)

این یکی دیگر از عبارات از دوران کالسکه اسبی است و به زمانی اشاره دارد که کالسکه در گوشه خیابان خیلی تند می‌چرخید تا سعی کند در زمان صرفه‌جویی کند و سریع‌تر به جایی برسد، اما با این کار احتمالاً به جدول برخورد می‌کرد و این یک حرکت پرخطر بود. این روزها، ما این اصطلاح را برای این می‌گوییم که ممکن است با تلاش برای انجام سریع کاری، ریسک کنید. به عنوان مثال، اگر نیاز دارید چیزی بسازید و مهلت تحویل آن نزدیک است، ممکن است “cutting corners” کنید و قطعات را به جای صرف وقت برای میخ زدن، به هم بچسبانید. این ممکن است در حال حاضر سریع‌تر باشد، اما در نهایت، ممکن است در درازمدت خطرناک باشد!

Silver Lining (نقطه امید/ جنبه مثبت)

این اصطلاح در ایالات متحده زیاد استفاده می‌شود، و برای توصیف تلاش برای یافتن خوبی در یک موقعیت بد استفاده می‌شود. می‌توان آن را به شعری از جان میلتون (قرن 17) مرتبط کرد، جایی که او نور درخشان پشت یک ابر باران را مانند نقره توصیف می‌کند، تا به مردم یادآوری کند که حتی در طول طوفان باران، خورشید در سمت دیگر ابرها می‌درخشد و دوباره بیرون می‌آید.

آموزش مرتبط  لغات مربوط به اعضای بدن به انگلیسی

Sleep on it (در مورد چیزی بیشتر فکر کردن/تصمیم‌گیری نکردن)

این اصطلاح لزوماً ربطی به خوابیدن ندارد. در عوض، ممکن است این را بشنوید که کسی اگر سوالی از او بپرسید یا باید تصمیمی بگیرد، به شما می‌گوید، و به این معنی است که آنها هنوز برای پاسخ دادن یا گرفتن آن تصمیم آماده نیستند. در اصل فقط به این معنی است که آنها مایلند بیشتر در مورد آن فکر کنند، معمولاً یک شبه، بنابراین می‌توانید انتظار پاسخ را در روز بعد داشته باشید.

Play it by ear (بدون برنامه عمل کردن/ فی‌البداهه عمل کردن)

این اصطلاح برای هر کسی که ساز می‌نوازد، قابل درک خواهد بود! این عبارت از مفهوم ندانستن یک آهنگ، اما نواختن آن به هر حال با گوش دادن و پیوستن به آن نشأت می‌گیرد. این روزها، برای غیرنوازندگان، به معنای انجام کاری به طور خودجوش یا بدون برنامه است. به عنوان مثال، اگر در یک رویداد تجاری هستید، و یکی از سخنرانان دیر کرده است و مطمئن نیست که به موقع برسد، می‌توانید “play it by ear” کنید و ترکیب سخنرانان را در صورت نیاز تغییر دهید.

Butterflies in my stomach (احساس هیجان/ استرس داشتن)

این یک اصطلاح انگلیسی کلاسیک است، و احتمالاً قبلاً آن را در یک فیلم عاشقانه یا برنامه تلویزیونی شنیده‌اید! این عبارت برای توصیف نوعی احساس پرش بی‌قاعده است که در معده خود دارید وقتی مضطرب یا هیجان‌زده هستید، که بسیار شبیه به نحوه پرواز پروانه‌ها است. بیشتر در مورد صحبت از داشتن احساسات عاشقانه نسبت به کسی استفاده می‌شود، اما می‌تواند در صورتی که از چیزی بسیار عصبی هستید نیز استفاده شود. به عنوان مثال، وقتی قرار است در مقابل جمعیت زیادی آواز بخوانم، در معده‌ام حس پروانه‌ها را دارم.

Short fuse (زودرنج/ زود عصبانی شدن)

اگر کسی “short fuse” داشته باشد، به این معنی است که خیلی راحت عصبانی می‌شود. این اصطلاح از تصویر و ایده آتش‌بازی می‌آید که به سرعت منفجر می‌شود زیرا یک فیوز کوتاه دارد. این اصطلاح نسبتاً جدید است، که فقط در دهه 1960 یا چیزی شبیه به آن ظاهر شده است. این یک راه عالی برای توصیف کسی است که ممکن است بخواهید “walk on eggshells” (اصطلاح دیگری، به معنای احتیاط کردن) در اطراف او باشید.

Get the ball rolling (شروع یک کار)

“Get the ball rolling” به سادگی به معنای شروع یک کار است! تصور کنید یک توپ روی بالای تپه قرار دارد. اگر کمی آن را هل دهید، شروع به پایین رفتن می کند و سریعتر و سریعتر می شود تا به ته تپه برسد! این معنای این اصطلاح است: کمی تلاش کنید تا چیزی را شروع کنید، معمولاً با این امید که پس از شروع، خودش ادامه خواهد یافت. این را در موقعیت‌های کاری و اجتماعی زیاد خواهید شنید، اغلب درباره یک رویداد.

Get it off your chest (درددل کردن/ حرف دل خود را زدن)

“Get something off your chest” به این معنی است که چیزی را بگویید که مدت‌هاست شما را آزار می‌دهد. منشأ روشنی برای این اصطلاح وجود ندارد، و مدت‌هاست که استفاده می‌شود. اکثر مردم فرض می‌کنند که این ایده را نشان می‌دهد که از نظر جسمی خود را سبک کنید، و قفسه سینه مرکز عاطفی یک فرد است. بنابراین، اگر یک بار عاطفی دارید، ممکن است احساس کنید که روی قفسه سینه خود فشار دارید. می‌توانید با “get it off your chest” و با صدای بلند آنچه که آزارتان می‌دهد را بگویید، خود را از آن بار رها کنید.

Plain as day/ Easy as pie/ Piece of cake (آسان/ بديهی)

هر سه این اصطلاحات اساساً یک معنا دارند: چیزی ساده، آشکار یا آسان است. اگر کسی نحوه انجام کاری را توصیف می‌کند، می‌توانید به او بگویید که “plain as day” است تا به او اطلاع دهید که متوجه شده‌اید. پس از اتمام کار، اگر انجام آن آسان است، می‌توانید به آنها بگویید “piece of cake” یا “easy as pie”.

آموزش مرتبط  اصطلاحات کاشت ناخن به انگلیسی

Tip of the iceberg (بخشی کوچک از یک چیز)

اگر تا به حال تصویری از نحوه شناور بودن کوه یخ در آب دیده‌اید، متوجه خواهید شد که چرا این اصطلاح به معنای “فقط مقدار کمی از چیزی” است. یک کوه یخ یک تکه بزرگ یخ در اقیانوس است، و حدود 90٪ از آن زیر آب قرار دارد، و فقط نوک آن بالای سطح قابل مشاهده است. به همین دلیل است که می گوییم “this is only the tip of the iceberg” تا توصیف کنیم که چیزهای زیادی بیش از آنچه دیده می‌شود وجود دارد (اصطلاح دیگری! “Meets the eye” راه دیگری برای گفتن “what you can see” است).

Step up (تلاش بیشتر کردن/ بهتر شدن)

عبارت کامل “step up your game” است، اما ما آن را با گذشت زمان به “step up” کوتاه کرده‌ایم. این اصطلاح از دنیای ورزش می‌آید، جایی که ممکن است نیاز داشته باشید به صورت فیزیکی به موقعیت خود بروید تا بهتر ورزش کنید (به “stepping up to the plate” در بیسبال فکر کنید). این روزها، ما آن را به “step up” کوتاه کرده‌ایم، و از آن برای گفتن به کسی برای تلاش بیشتر یا بهتر بودن استفاده می‌کنیم. اگر در مدرسه خوب عمل نمی‌کنید، معلم شما ممکن است به شما بگوید که مطالعات خود را “step up” کنید تا نمرات بهتری کسب کنید.

Hang in there (ناامید نشدن/ ادامه دادن)

نگران نباشید، این عبارت هیچ ارتباطی با آویزان شدن واقعی از چیزی ندارد! ما این را به کسی می‌گوییم که ممکن است اوضاع سختی داشته باشد، و به معنای “keep trying” (به تلاش خود ادامه دهید) است. اگر دوستتان در حال نوشتن کتاب است و دچار “writer’s block” شده است، ممکن است به او بگویید: “Hang in there! You’ll get that next chapter written soon!” (ادامه بده! به زودی فصل بعدی را می‌نویسی!)

Rain check (به تعویق انداختن/ جبران کردن)

من حداقل هفته‌ای یک بار از این اصطلاح استفاده می‌کنم! هر زمان که نیاز به تجدید یک قرار دارید، می‌توانید از کسی “rain check” بخواهید. چند روز پیش، قرار بود با دوستم فیلم ببینم، اما در آخرین لحظه به من زنگ زدند که باید بروم سر کار، بنابراین باید از دوستم “rain check” می‌خواستم. این عبارت از زمانی می‌آید که تیم‌های بیسبال برای بازپرداخت بلیت‌ها در صورت لغو بازی به دلیل باران، چک (پول) می‌دادند. این روزها، هیچ پولی در ارتباط با “rain check” دخیل نیست؛ فقط به تعویق انداختن موعد اشاره دارد.

Take it with a grain of salt (با احتیاط‌ شنیدن/ باور نکردن)

اگر دوستی چیزی به شما بگوید، اما می‌دانید که اخبار خود را از منبعی نامعتبر دریافت می‌کند، ممکن است با خیال راحت آنچه را که می‌گوید “with a grain of salt” بپذیرید. “Take something with a grain of salt” به معنای باور نکردن همه چیزهایی است که می‌شنوید.” ریشه‌شناسی این اصطلاح بسیار جالب است و به سال 77 پس از میلاد برمی‌گردد، زمانی که یک فیلسوف در حال ترجمه یک پادزهر باستانی برای سم، آن را حاوی “a grain of salt” توصیف کرد. اساساً، به این معنی است که “سم” (یا، در یک زمینه مدرن، اطلاعات) را خیلی جدی نگیرید، زیرا یک پادزهر (یا حقیقت) با “a grain of salt” در دسترس است.

به عنوان حسن ختام خب، این هم از 25 اصطلاح که می‌توانید همین امروز استفاده از آن‌ها را شروع کنید تا “step up” (پیشرفت دهید) سطح تسلط انگلیسی خود را! و اگر در به کار بردن این اصطلاحات در مکالمه مشکل دارید، “cut yourself some slack” (به خودتان سخت نگیرید)، “don’t feel blue” (ناراحت نباشید) و فقط “hang in there!” (ادامه دهید!) شما مجبور نیستید “play it by ear” (بدون‌برنامه پیش بروید). می‌توانید از قبل برنامه‌ریزی کنید تا با استفاده از یک اصطلاح، با کسی “break the ice” (سر صحبت را باز کنید) و “get the ball rolling” (شروع به صحبت کنید) با یک مکالمه به زبان انگلیسی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *