مترادف کلمه absolutely

کلمه "absolutely" در زبان انگلیسی به معنای «کاملاً»، «مطلقاً» یا «بی‌چون‌وچرا» استفاده می‌شود و مترادف‌های مختلفی دارد که با توجه به زمینه استفاده، ممکن است انتخاب شوند. در ادامه برخی مترادف‌های رایج برای "absolutely" آورده شده است، همراه با توضیح مختصری درباره کاربردهای آن‌ها:

1. Completely

  • مترادف دقیق و پرکاربرد برای "absolutely".
  • کاربرد: زمانی استفاده می‌شود که بخواهید نشان دهید چیزی به شکل کامل و بدون نقص رخ داده یا درست است.
  • مثال:
    • She is completely sure about her decision.
      (او کاملاً مطمئن است از تصمیمش.)

۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)

در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روش‌های خسته‌کننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیل‌های طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!

2. Totally

  • مترادف غیررسمی‌تر، معمولاً در زبان گفتاری بیشتر استفاده می‌شود.
  • کاربرد: برای تأکید روی چیزی که مطلقاً درست است.
  • مثال:
    • I am totally exhausted after the trip.
      (من کاملاً خسته‌ام بعد از سفر.)

3. Utterly

  • مترادفی رسمی‌تر که معمولاً با مفاهیم منفی یا تحسین‌آمیز قوی به‌ کار می‌رود.
  • کاربرد: بیان چیزی به شکلی قاطع، اغلب با مفاهیمی مثل «شوک‌برانگیز» یا «معجزه‌آسا».
  • مثال:
    • The situation was utterly hopeless.
      (وضعیت کاملاً ناامیدکننده بود.)

4. Perfectly

  • بر مفهوم کامل و بی‌نقص دلالت دارد.
  • کاربرد: وقتی می‌خواهید تأکید کنید که چیزی به شکلی عالی انجام شده یا کاملاً صحیح است.
  • مثال:
    • This solution is perfectly acceptable.
      (این راه‌حل کاملاً قابل‌قبول است.)
آموزش مرتبط  مترادف کلمه alive

5. Entirely

  • به معنای کامل و تماماً.
  • کاربرد: برای اشاره به چیزی که کاملاً یا صددرصد حقیقت دارد.
  • مثال:
    • The responsibility is entirely yours.
      (مسئولیت کاملاً با توست.)

6. Definitely

  • به معنای مطمئناً و با تأکید.
  • کاربرد: اغلب برای تأکید روی موافقت یا اطمینان درباره چیزی استفاده می‌شود.
  • مثال:
    • This is definitely the best solution.
      (این قطعاً بهترین راه‌حل است.)

7. Certainly

  • به معنای بدون شک و به طور قطعی.
  • کاربرد: برای تأیید قاطعانه چیزی یا پذیرش بدون تردید.
  • مثال:
    • I will certainly help you with this problem.
      (من حتماً به تو در این مسئله کمک خواهم کرد.)

8. Positively

  • شامل معنای تأکید مثبت، اغلب برای تأیید قاطع.
  • کاربرد: زمانی که می‌خواهید به صورت کاملاً محکم بر درستی چیزی تأکید کنید.
  • مثال:
    • She was positively glowing with happiness.
      (او کاملاً درخشنده از شادی بود.)

9. Unquestionably

  • به معنای بدون سؤال و تردید.
  • کاربرد: برای بیان امری که کاملاً قابل قبول و بدون شک است.
  • مثال:
    • This decision is unquestionably the right one.
      (این تصمیم بدون تردید تصمیم درستی است.)

هر کدام از این مترادف‌ها بر اساس درجه رسمی بودن جمله، زمینه(مثبت یا منفی)، و میزان تأکید موردنظر انتخاب می‌شوند. Absolutely خود معمولاً در مکالمه غیررسمی و برای تأکید قوی استفاده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *