کلمه entry مترادفهای متعددی دارد که هر کدام بسته به متن و زمینهای که کلمه در آن استفاده میشود، معنا و کاربرد متفاوتی دارند. در زیر برخی از مترادفهای رایج و توضیح شرایط استفاده از آنها آمده است:
-
Access (دسترسی)
- کاربرد: زمانی استفاده میشود که بخواهید به مفهوم اجازه ورود به یک مکان یا دسترسی به چیزی اشاره کنید.
- مثال: "Entry to the building requires a key card."
(ورود به ساختمان نیاز به کارت کلید دارد.)
-
Admission (پذیرش یا اجازه ورود)
- کاربرد: این مترادف بیشتر زمانی استفاده میشود که به ورود رسمی یا پرداخت هزینه برای ورود اشاره کنید.
- مثال: "The entry fee to the museum is $10."
(هزینه ورود به موزه ۱۰ دلار است.)
-
Entrance (ورودی یا ورود)
- کاربرد: بیشتر برای اشاره به مکان یا لحظه ورود استفاده میشود. این واژه میتواند هم به فیزیکی (مانند درِ ورود) و هم به لحظهای خاص اشاره کند.
- مثال: "The main entrance to the park is closed."
(ورودی اصلی پارک بسته است.)
-
*Listing (فهرست)
- کاربرد: وقتی درباره یک آیتم یا ورودی در یک لیست، دیکشنری، یا فهرست صحبت میکنید.
- مثال: "The dictionary contains thousands of entries."
(این دیکشنری شامل هزاران مدخل یا ورودی است.)
-
Submission (ارسال یا ارائه)
- کاربرد: وقتی صحبت از ارائه یک کار، ایده یا شرکت در یک رقابت باشد، این واژه استفاده میشود.
- مثال: "Her entry into the competition was well-received."
(ورود او به این رقابت به خوبی مورد استقبال قرار گرفت.)
-
Participation (مشارکت)
- کاربرد: وقتی به عمل شرکت کردن یا ورود به مکانی یا شرایط خاص اشاره میکنید.
- مثال: "Her entry into politics was unexpected."
(ورود او به سیاست غیرمنتظره بود.)
-
Waypoint (راه ورودی یا مکان عبور)
- کاربرد: گاهی از این واژه در زمینههایی مانند ناوبری، نقشهبرداری یا تکنولوژی استفاده میشود.
- مثال: "This is the main entry point of the system."
(این نقطه اصلی ورود به سیستم است.)
نکته: هنگام استفاده از مترادفهای entry، توجه به جمله و بافت معنایی آن بسیار مهم است، زیرا هر کلمه در زمینه خاصی مناسب است و ممکن است جایگزین اشتباه موجب ابهام در مفهوم شود.