کلمهی "future" به معنای «آینده» است و در زبان انگلیسی مترادفهای مختلفی دارد، بسته به بافت و کاربرد آن. در زیر تعدادی از مترادفهای رایج به همراه توضیح کاربردشان ارائه شده است:
-
Tomorrow
- معنی: این کلمه در اصل به معنای «فردا» است، اما به صورت استعاری میتواند به آینده اشاره کند.
- کاربرد: غالباً برای اشاره به آیندهای نزدیک یا به معنای استعاری از آینده استفاده میشود.
- مثال: Think about tomorrow’s possibilities.
-
Forthcoming
- معنی: به معنای «آینده نزدیک» یا «در پیش رو» است.
- کاربرد: معمولاً در متنهای رسمی یا توصیف زمان آینده استفاده میشود، مثلاً برای رویدادهایی که قرار است اتفاق بیفتند.
- مثال: The forthcoming elections are crucial.
-
Prospective
- معنی: به معنای «بالقوه»، «آیندهنگرانه» یا «منتظر وقوع» است.
- کاربرد: معمولاً برای توصیف افرادی که در آینده ممکن است نقش خاصی بازی کنند یا در مورد رخدادهای احتمالی در آینده به کار میرود.
- مثال: She is a prospective buyer.
-
Time to come
- معنی: به معنای «زمانی که خواهد آمد» است.
- کاربرد: عبارتی رسمیتر و توضیحی برای اشاره به آینده، معمولاً در مقالات یا نوشتههای ادبی.
- مثال: We should plan for the time to come.
-
Destiny یا Fate
- معنی: این دو کلمه به معنای «سرنوشت» هستند، اما گاهی به شکل خاصتری به آینده اشاره میکنند، به خصوص اگر آینده در کنترل ما نباشد.
- کاربرد: معمولاً حالت شاعرانه یا فلسفی دارند.
- مثال: Our destiny is shaped by our actions.
-
Hereafter
- معنی: به معنای «از این پس» یا «آینده» است.
- کاربرد: در متنهای رسمی و گاه فلسفی برای اشاره به آیندهای وسیعتر (به ویژه بعد از مرگ) استفاده میشود.
- مثال: Prepare for the hereafter.
نکات کاربرد مترادفها:
- اگر بخواهید به زبانی ساده از آینده صحبت کنید، بهترین استفاده از خود کلمهی "future" است.
- در متنهای رسمی و آکادمیک، استفاده از کلماتی مثل "forthcoming" یا "prospective" رایجتر است.
- کلمات "destiny" و "fate" بار معنایی احساسی و فلسفی دارند و معمولاً در بحثهای غیررسمیتر و داستانسرایی به کار میروند.