مترادف کلمه busy

کلمه "busy" در زبان انگلیسی به معنای "مشغول" یا "پرکار" است و مترادف‌های مختلفی دارد که هر کدام کاربرد ویژه‌ای دارند. در زیر به برخی از مترادف‌های رایج "busy" و تفاوت‌های کاربردی آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1. Occupied

  • معنا: مشغول، گرفتار
  • کاربرد: این کلمه معمولاً زمانی استفاده می‌شود که فرد یا چیزی به دلیل شغل یا فعالیتی خاص در دسترس نیست.
  • مثال:
    I’m sorry, I’m occupied right now. Can we talk later?
    (متأسفم، من الان درگیر هستم. می‌توانیم بعد صحبت کنیم؟)

۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)

در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روش‌های خسته‌کننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیل‌های طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!

2. Engaged

  • معنا: مشغول، مرتبط با انجام کاری
  • کاربرد: بیشتر برای موقعیت‌های رسمی یا حرفه‌ای به کار برده می‌شود، مانند زمانی که فرد در یک تماس تلفنی یا گفتگویی شرکت دارد.
  • مثال:
    The line is engaged. Please try again later.
    (خط مشغول است. لطفاً بعداً دوباره امتحان کنید.)

3. Preoccupied

  • معنا: غرق فکر، مشغول ذهنی
  • کاربرد: زمانی استفاده می‌شود که ذهن فرد به طور کامل درگیر موضوع یا نگرانی خاصی باشد.
  • مثال:
    She seemed preoccupied and didn’t hear what I said.
    (او به نظر مشغول فکر بود و چیزی که گفتم را نشنید.)

4. Tied up

  • معنا: گرفتار، خیلی مشغول
  • کاربرد: یک اصطلاح غیررسمی برای نشان دادن این‌که کسی وقت آزاد ندارد.
  • مثال:
    I’m tied up with work right now.
    (الان درگیر کار هستم.)
آموزش مرتبط  مترادف کلمه future

5. Overwhelmed

  • معنا: گیر افتاده در حجم زیادی از کارها یا وظایف
  • کاربرد: برای زمانی استفاده می‌شود که فرد به دلیل حجم زیاد کار یا مسئولیت‌ها تحت فشار قرار بگیرد.
  • مثال:
    She feels overwhelmed with all her responsibilities.
    (او به دلیل تمام مسئولیت‌هایش احساس فشار می‌کند.)

6. Active

  • معنا: فعال
  • کاربرد: وقتی کسی در حال انجام فعالیت‌های مختلف است و کاملاً سرزنده و درگیر کارهای مختلف به نظر می‌رسد.
  • مثال:
    She is very active in the community.
    (او در جامعه بسیار فعال است.)

7. Hectic

  • معنا: پرمشغله، شلوغ
  • کاربرد: برای توصیف روز یا شرایطی که بسیار آشفته و پر از فعالیت‌های زیاد است.
  • مثال:
    It was a hectic day at work.
    (امروز روز پرمشغله‌ای در محل کار بود.)

تفاوت در کاربرد:

  • Busy به تنهایی معنای عمومی "مشغول بودن" دارد و در اغلب موقعیت‌ها قابل استفاده است.
  • Occupied معمولاً برای اشاره به مشغولیت کاری یا یک فعالیت خاص استفاده می‌شود.
  • Engaged برای موقعیت‌های رسمی مناسب‌تر است، به ویژه در مکالمات تلفنی.
  • Preoccupied به مشغولیت ذهنی (و نه کاری) اشاره دارد.
  • Hectic بیشتر در مورد روزها یا شرایط شلوغ بیان می‌شود.
  • Tied up یک اصطلاح محاوره‌ای و غیررسمی است.

امیدوارم این توضیحات کمکتان کرده باشد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *