مترادف کلمه common

کلمه common مترادف‌های مختلفی در زبان انگلیسی دارد که هر کدام بسته به زمینه یا کاربرد معنای متمایزی را می‌توانند داشته باشند. در زیر چند مترادف اصلی همراه با توضیح کاربرد آن‌ها آورده شده است:

  1. Usual

    • کاربرد: برای توصیف چیزی که عموماً یا به طور عادی در یک وضعیت مشخص اتفاق می‌افتد.
    • مثال: It’s usual to drink tea in the morning.
  2. Ordinary

    • کاربرد: برای اشاره به چیزی که خاص یا منحصر به فرد نیست.
    • مثال: She wore an ordinary dress, nothing fancy.
  3. Normal

    • کاربرد: بیشتر در زمینه مقایسه با شرایط استاندارد یا طبیعی استفاده می‌شود.
    • مثال: It’s normal to feel nervous before an exam.
  4. Frequent

    • کاربرد: برای توصیف چیزی که به طور مکرر اتفاق می‌افتد.
    • مثال: This is a frequent topic in our discussions.
  5. General

    • کاربرد: زمانی که می‌خواهید به عموم یا کلیت چیزی اشاره کنید.
    • مثال: There was a general agreement among the team members.
  6. Typical

    • کاربرد: معمولاً برای چیزی که نمایانگر یک مثال متعارف از یک گروه یا دسته باشد به‌کار می‌رود.
    • مثال: This is a typical problem faced by new drivers.
  7. Shared

    • کاربرد: در مواردی که چیزی بین چند نفر مشترک باشد.
    • مثال: They have a shared interest in music.
  8. Universal

    • کاربرد: برای چیزی که در همه جا رایج یا پذیرفته باشد.
    • مثال: Freedom of speech is a universal right.

تفاوت کاربردها:

  • کلمه common به طور کلی به چیزی که رایج یا به‌طور گسترده دیده می‌شود اشاره دارد.
    • مثال: This is a common mistake among beginners.
  • اگر بخواهید روی جنبه طبیعی یا عادی بودن تأکید کنید، از usual یا normal استفاده می‌کنید.
  • وقتی بخواهید چیزی را به‌عنوان بخشی از یک گروه یا وضعیت عادی توصیف کنید، می‌توانید از ordinary یا typical استفاده کنید.
  • کلمه shared بیشتر به ارتباط یا اشتراک اشاره دارد، در حالی که frequent روی تکرار تأکید دارد.
آموزش مرتبط  واژگان مربوط به خانواده و روابط خانوادگی

با توجه به متن و زمینه، انتخاب درست و دقیق مترادف کمک می‌کند پیام شما بهتر درک شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *