واژه "collect" به معنای «جمعآوری» یا «گردآوری» است. مترادفهای این کلمه بنا بر زمینه و کاربرد واژه، متفاوت خواهند بود. در ادامه مترادفهای مختلف به همراه کاربردشان توضیح داده شدهاند:
1. Gather
- معنی: جمعآوری کردن یا دور هم جمع کردن چیزها یا افراد.
- کاربرد: این واژه بیشتر در مواقعی استفاده میشود که بخواهیم به جمعآوری فیزیکی یا گردهمآوردن افراد اشاره کنیم.
- مثال: She gathered some flowers from the garden.
- مثال: The children gathered around the teacher.
۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)
در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روشهای خستهکننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیلهای طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!
2. Assemble
- معنی: گردآوری یا جمعآوری بهصورت مرتب و سازماندهی شده.
- کاربرد: معمولاً وقتی درباره سازماندهی اشیاء یا افراد به شکل منظم صحبت میکنیم.
- مثال: The students assembled in the hall for the lecture.
- مثال: We need to assemble the parts before building the model.
3. Amass
- معنی: انباشتن یا جمعآوری به صورت مقدار زیاد.
- کاربرد: بیشتر برای جمعآوری منابع، ثروت یا چیزهای ارزشمند استفاده میشود.
- مثال: He amassed a fortune through his investments.
- مثال: Over the years, she has amassed a great collection of books.
4. Accumulate
- معنی: انباشته یا ذخیره شدن چیزی بهصورت تدریجی.
- کاربرد: معمولاً برای جمع شدن تدریجی چیزهایی مثل پول، دانش یا دادهها استفاده میشود.
- مثال: They accumulated a lot of debt over the years.
- مثال: Dust accumulated on the shelves.
5. Hoard
- معنی: ذخیره کردن یا انباشتن چیزها به صورت پنهانی یا زیادهروی.
- کاربرد: اغلب دارای معنای منفی است و برای ذخیره غیرمنطقی استفاده میشود.
- مثال: He hoarded food during the crisis.
- مثال: They hoard old newspapers and never throw anything away.
6. Retrieve
- معنی: بازگرداندن یا بازیابی چیزی جمعشده یا گمشده.
- کاربرد: زمانی که چیزی جمعآوری یا پیدا میشود و برگردانده میشود.
- مثال: She retrieved her jacket from the chair.
- مثال: The dog retrieved the ball from the field.
7. Accrue
- معنی: به تدریج جمع شدن یا افزوده شدن (معمولاً برای امور مالی یا انتزاعی).
- کاربرد: بیشتر در زمینههای رسمی و مالی، برای جمع شدن سود، بدهی یا امتیاز استفاده میشود.
- مثال: Interest will accrue on the account at a monthly rate.
- مثال: The benefits of this policy will accrue over time.
8. Compile
- معنی: گردآوری یا جمعآوری دادهها، اطلاعات یا منابع.
- کاربرد: اغلب برای ایجاد لیست یا مجموعهای از دادهها استفاده میشود.
- مثال: She compiled a list of her favorite books.
- مثال: We need to compile all the reports into one document.
9. Convene
- معنی: جمع کردن یا گردهم آوردن افراد برای جلسه یا هدف خاصی.
- کاربرد: بیشتر در زمینههای رسمی و برای گردآوری افراد به منظور مشورت یا جلسات.
- مثال: The board will convene at 10 a.m.
- مثال: We need to convene a meeting to discuss the project.
خلاصه:
- برای جمعآوری فیزیکی: Gather، Assemble
- برای انباشت تدریجی: Accumulate، Amass
- برای ذخیره پنهانی: Hoard
- برای گردآوری اطلاعات: Compile
- برای جلسات و گردهماییها: Convene
- برای بازگرداندن یا بازیابی: Retrieve
استفاده از هر کلمه بسته به زمینه و مفهوم خاص جملۀ شما متفاوت خواهد بود.