کلمه "drop" در زبان انگلیسی بسته به موقعیت و کاربرد جمله معانی و مترادفهای مختلفی پیدا میکند. در زیر به برخی از مترادفهای آن و کاربردهای رایج اشاره میکنیم:
1. افتادن یا انداختن (falling or letting something fall)
- مترادفها: fall, let go, release, plunge, tumble
- کاربرد:
این حالت زمانی استفاده میشود که چیزی بهطور فیزیکی سقوط کند یا رها شود.- مثال:
- He accidentally dropped his keys on the floor.
- She let the apple fall from her hand.
۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)
در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روشهای خستهکننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیلهای طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!
2. کم شدن یا کاهش یافتن (decrease or reduce)
- مترادفها: decrease, reduce, decline, lower, diminish
- کاربرد:
در موقعیتهایی که از کاهش مقدار، وضعیت، یا اندازه صحبت میشود.- مثال:
- The temperature has dropped significantly.
- Gas prices are expected to decrease tomorrow.
3. ترک کردن یا کنار گذاشتن (abandon or stop)
- مترادفها: quit, abandon, discontinue, stop, give up
- کاربرد:
وقتی درباره رها کردن یک موضوع، فعالیت، یا برنامه صحبت میکنیم.- مثال:
- He decided to drop the class because it was too difficult.
- She quit the project due to personal reasons.
4. ذکر کردن یا اشاره کردن (mention casually)
- مترادفها: mention, bring up, refer to, hint at
- کاربرد:
استفاده میشود وقتی بخواهیم به چیزی بهطور غیررسمی یا گذرا اشاره کنیم.- مثال:
- He dropped my name during the conversation.
- She mentioned the meeting briefly.
5. تحویل دادن یا گذاشتن (deliver or leave something)
- مترادفها: leave, deliver, deposit
- کاربرد:
زمانی که چیزی تحویل داده میشود یا جایی گذاشته میشود.- مثال:
- Could you drop these papers at my desk?
- He delivered the package to her house.
6. کاهش روحیه یا انرژی (lose energy/spirit)
- مترادفها: sink, weaken, fade
- کاربرد:
وقتی کسی احساس خستگی یا ضعف میکند یا علاقه یا روحیهاش افت میکند.- مثال:
- His energy dropped after working all day.
- Her enthusiasm seemed to fade quickly.
7. پایین رفتن یک قیمت یا معیار (lowering a measure)
- مترادفها: decrease, decline, go down
- کاربرد:
معمولاً در زمینههای تجاری، مالی یا رقابتی استفاده میشود.- مثال:
- The stock market dropped suddenly.
- Sales figures have declined lately.
هرکدام از این مترادفها بسته به معنای مدنظر و زمینه جمله استفاده میشوند. توجه به متن و معنای کلی جمله برای انتخاب مترادف صحیح بسیار مهم است.