مترادف کلمه develop

کلمه "develop" در زبان انگلیسی دارای معانی و مترادف‌های مختلفی است که هرکدام بسته به زمینه استفاده کاربرد خاصی دارند. در ادامه، چند مترادف رایج این کلمه را به همراه توضیح مختصر کاربرد آن‌ها ارائه می‌کنم:

1. Grow (رشد کردن)

  • کاربرد: بیشتر در مواردی استفاده می‌شود که چیزی یا کسی به‌طور طبیعی افزایش یا پیشرفت کند، به‌ویژه در زمینه رشد فیزیکی، عاطفی یا فکری.
  • مثال: Children grow quickly in their first few years.

۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)

در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روش‌های خسته‌کننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیل‌های طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!

2. Expand (بسط دادن، گسترده کردن)

  • کاربرد: معمولاً برای افزایش در مقیاس، اندازه یا دامنه استفاده می‌شود، مخصوصاً در زمینه کسب‌وکار، شرکت‌ها یا پروژه‌ها.
  • مثال: The company plans to expand into new markets.

3. Advance (پیشرفت کردن، جلو رفتن)

  • کاربرد: بیشتر در زمینه پیشرفت تکنولوژی یا دانش به کار می‌رود، همچنین برای توصیف مراحل به جلو در یک فرآیند.
  • مثال: Science has advanced significantly in the last century.

4. Evolve (تکامل یافتن)

  • کاربرد: برای توصیف تغییرات تدریجی و تکاملی در طول زمان، چه در طبیعت و چه در محصولات یا ایده‌ها.
  • مثال: Humans have evolved over millions of years.

5. Improve (بهبود دادن)

  • کاربرد: به معنی بهتر کردن یا بهبود دادن چیزی، بیشتر در زمینه‌های شخصی، مهارت‌ها، یا کیفیت استفاده می‌شود.
  • مثال: She is trying to improve her writing skills.
آموزش مرتبط  لغات مربوط به اعضای خانواده به انگلیسی

6. Build (ساختن)

  • کاربرد: بیشتر در زمینه ساخت و ساز، ایجاد یا طراحی چیزی به صورت فیزیکی یا مفهومی.
  • مثال: They are planning to build a new website.

7. Progress (پیشرفت کردن)

  • کاربرد: معمولاً برای حرکت به سمت یک هدف مشخص یا مرحلهٔ بالاتر در فرآیند یا پروژه به کار می‌رود.
  • مثال: The team is progressing well on their project.

8. Invent (اختراع کردن)

  • کاربرد: بیشتر زمانی استفاده می‌شود که چیزی از ابتدا یا به عنوان یک نوآوری جدید ساخته شود.
  • مثال: He invented a device that changed the way we communicate.

9. Design (طراحی کردن)

  • کاربرد: برای ایجاد یا برنامه‌ریزی چیزی به صورت اولیه یا خلاقانه.
  • مثال: She designed a new app for fitness enthusiasts.

کاربرد کلمه "Develop"

Develop به خودی خود یک کلمهٔ چندمنظوره است که می‌تواند در زمینه‌های مختلف استفاده شود:

  • رشد طبیعی یا شخصی: She is developing her language skills.
  • ایجاد یا طراحی: They are developing a new software.
  • رونق یا گسترش: The area is rapidly developing.
  • ایجاد تغییرات مثبت: He developed a better way to solve the problem.

در انتخاب مترادف مناسب، باید به متن و زمینه توجه کرد تا معنای دقیق و کاربرد درست پیدا شود. 🌟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *