مترادف کلمه dangerous

کلمه "dangerous" در زبان انگلیسی به معنای "خطرناک" است و مترادف‌های زیادی دارد که هر کدام متناسب با شرایط خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند. در ادامه، چند مترادف مهم این کلمه و کاربردهای خاص آن‌ها را توضیح می‌دهم:

1. Hazardous

  • معنی: خطرناک، مضر
  • کاربرد: بیشتر در زمینه‌های علمی، صنعتی یا مربوط به محیط زیست به کار می‌رود، جایی که خطر مشخص و محاسبه‌پذیر است.
  • مثال:
    Hazardous materials should be handled with care.
    (مواد خطرناک باید با دقت جابجا شوند.)

۲۱ جمله ضروری برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر (تمرین عملی با فیلم!)

در این ویدیو، 21 جمله کلیدی و کاربردی برای شروع مکالمه انگلیسی از صفر رو بهتون آموزش میدم. اما نه به روش‌های خسته‌کننده! خبری از گرامر پیچیده و تحلیل‌های طولانی نیست. فقط تمرین عملی و تکرار!

2. Perilous

  • معنی: پرخطر، پرمخاطره
  • کاربرد: بیشتر در متن‌های رسمی یا ادبی استفاده می‌شود و به شرایطی اشاره دارد که بسیار پرریسک و پرمخاطره باشد.
  • مثال:
    The climbers embarked on a perilous journey to the summit.
    (کوهنوردان یک سفر پرمخاطره به قله را آغاز کردند.)

3. Risky

  • معنی: پرخطر، ریسکی
  • کاربرد: معمولاً در مکالمات غیررسمی به کار می‌رود و به معنای انجام کاری است که احتمال آسیب، شکست یا خطر در آن زیاد است.
  • مثال:
    Investing all your money in one stock is a risky decision.
    (سرمایه‌گذاری تمام پولتان بر روی یک سهم تصمیمی پرخطر است.)

4. Treacherous

  • معنی: خیانت‌آمیز، خطرناک
  • کاربرد: برای توصیف شرایط یا محیط‌هایی استفاده می‌شود که به‌ظاهر بی‌خطر به نظر می‌رسند اما واقعاً خطرناک هستند.
  • مثال:
    The icy roads were treacherous last night.
    (جاده‌های یخ‌زده دیشب خطرناک بودند.)
آموزش مرتبط  مترادف کلمه great

5. Unsafe

  • معنی: ناامن، غیرایمن
  • کاربرد: برای توصیف شرایط، مکان‌ها، یا اشیا که ایمنی لازم را ندارند.
  • مثال:
    This bridge is unsafe for cars to cross.
    (این پل برای عبور خودروها ایمن نیست.)

6. Deadly

  • معنی: مرگبار
  • کاربرد: برای توصیف چیزی که می‌تواند به‌راحتی موجب مرگ یا آسیب جدی شود.
  • مثال:
    The deadly virus spread rapidly across the region.
    (ویروس مرگبار به‌سرعت در منطقه گسترش یافت.)

7. Menacing

  • معنی: تهدیدآمیز، خطرناک
  • کاربرد: برای توصیف چیزی که حالت تهدیدآمیز و دلهره‌آور دارد.
  • مثال:
    He spoke in a menacing tone.
    (او با لحنی تهدیدآمیز صحبت کرد.)

8. Grave

  • معنی: جدی، خطرناک
  • کاربرد: در مواردی که نظر به جدیت و اهمیت موضوع باشد، مثل یک وضعیت یا بیماری بحرانی.
  • مثال:
    The patient is in grave danger.
    (بیمار در خطری جدی است.)

مقایسه کلی:

  • اگر متن رسمی است، از واژگانی مانند hazardous، perilous یا treacherous استفاده کنید.
  • در مکالمات روزمره، risky و unsafe بیشتر رایج هستند.
  • برای توصیف خطرات جدی یا مرگبار، deadly یا menacing مناسب‌ترند.

انتخاب مترادف درست بستگی به میزان جدیت خطر و زمینه استفاده دارد. 😊

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *